کد مطلب:313488 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:176

تجاوز وهابیان به بارگاه حسینی
پس از سال 858، كه حرم حسینی علیه السلام با دست منحوس علی بن محمد فلاح مشعشعی غارت شده بود، سالها بود كه حرم بارگاه مقدس كربلا از هر گونه ناملایمات و دستبرد و غارت در امان و محروس بود تا اینكه در روز عید غدیر سال 1216 وهابیها آن را مورد هتك و تجاوز قرار دادند و بر اثر این فاجعه ی شوم، كه خاطره ی جانسوز آن همه ی گذشته ها را به بوته ی فراموشی سپرد، دهها هزار نفوس از مردم كربلا و زوار به خاك و خون كشیده شدند. اكثر مورخین، به این فاجعه اشاره و همگی از آن اظهار تنفر و انزجار نموده و عمل وهابیان را یك عمل ددمنشانه و غیرانسانی معرفی كرده اند و كسی از ملل و نحل و مذاهب گوناگون اسلامی پیدا نشده كه از اعمال وحشیانه ی وهابیان چشمپوشی كرده و به آن اعتراض و توبیخ ننموده باشد.

بنا به شهادت تاریخ، در پی وقوع حادثه ی تخریب، نامه های اعتراض به كشور حجاز سرازیر گشت، و حتی از سوی كشورهای غیرشیعی نیز به عمل وحشیانه ی وهابیها



[ صفحه 280]



اعتراض و از آن اظهار تنفر گردید. علمای فریقین در باب حادثه ی تخریب قبر امام حسین علیه السلام كتابها نوشته و شعرای وقت نیز اشعار بسیاری سروده اند كه ذكر آنها در این مختصر ممكن نیست، و ما در شرح واقعه، تنها به نقل مستر لونگر انگلیسی و میرزا ابوطالب خان اكتفا می كنیم.

لونگر چنین می نگارد: روز دوم نیسان 1801 میلادی مطابق 18 ذی الحجة 1216 هجری روز عید غدیرخم، وهابیها با قیادت و فرماندهی عبدالعزیز بن سعود به كربلا هجوم آوردند. آنان ششصد شتر سواری و چهارصد اسب سواری داشتند و اكثر اهل كربلا نیز به قصد زیارت نجف الأشرف شهر را خالی كرده بودند. با رسیدن وهابیها، حاضرین در شهر كربلا بی درنگ به بستن درهای قلعه مبادرت كردند.

وهابیها تا سه روز اطراف قلعه خیمه زدند. بعد از زد و خوردهای انفرادی، ناگهان از یك كاروانسرا دیوار را شكافتند و از آنجا به نزدیكترین در از درهای شهر راه یافتند و [سپس] به صورت قهر، شهر را فتح نموده داخل شدند. مردم از وحشت پا به فرار گذاشتند، اما كمتر كسی نجات یافت؛ وهابیان به هر كسی می رسیدند بدون استثنا وی را می كشتند و به هر خانه ای وارد می شدند هر چه بود غارت می كردند.

عده ی كشته ها به هزار نفر - و گفته اند پنج هزار نفر - و تعداد زخمیها به ده هزار نفر رسید. سپس وارد حرم شده، پنجاه نفر را در داخل حرم نزد ضریح به قتل رسانیدند. پنجاه نفر را در صحن كشتند و كلیه ی اموال حرم را از جواهرات و شمعدانها و طلاهای دیوارها و دربهای نقره كه با جواهرات منقش و مرصع بوده و پرده های قیمتی و آنچه از دیوار و سقف آویزان بود و تمامی تحف نفیس شاهان و امرای ترك و فارس و عرب را به یغما بردند. [1] .

و اما از طرف حاكم شهر، به نام «عمر آغاسی»، كه مرد سنی متعصبی بود، جزئی ترین عكس العملی ظاهر نگردید و می توان گفت توطئه را این خبیث چیده بود؛ انگشت وی از اول بازیگر صحنه بوده و از همین جهت هنگام تهاجم در اولین فرصت از شهر خارج شده و بدون هر گونه آسیب به قریه ی هندیه رفت و بعد از آرامش اوضاع برگشت!

میرزا ابوطالب خان اصفهانی، سیاح ایرانی، نیز چنین می گوید: روز چهارم ذی القعده 1217 هجری به قصد زیارت وارد كربلا شدم و به خانه ی عمه ام، كربلایی بیگم



[ صفحه 281]



رفتم، در حالتی كه یك زنی هم با وی بود. وهابیها تمامی اموال آنها را به غارت برده بودند و من به حال آنها رقت كرده كمكشان نمودم.

سپس حادثه را چنین توصیف می كند كه: وهابیها روز 18 ذی الحجة 1216، كه اكثر اهل شهر آن را به قصد زیارت نجف ترك كرده بودند، با 25000 نفر از سوارهای وهابیها كه به اسبهای عربی اصیل سوار بودند فروریختند و قبلا هم جمعی را به طور ناشناس به صورت زوار به كربلا و اطراف فرستاده بودند و با حاكم كربلا «عمر آغاسی» پیمان سری بر علیه شیعه و تشكیلات حسینی بسته بودند زیرا كه وی سنی متعصب ضد شیعه بود. در نتیجه ی این خیانت، شهر به سهولت تحت تصرف وهابیها قرار گرفت. زیرا عمر آغاسی كلیه ی سپاه مدافع را با خود به قریه ی هندیه برده بود و شهر از این نظر بلادفاع بود. به همین جهت سلیمان پاشا او را محكوم نموده و به قتل رسانید.


[1] أربعة قرون من تاريخ القرآن: مستر لونگريك انگليسي، ترجمه ي استاد جعفر خياط، صفحه ي 233.